محمد طاهامحمد طاها14 سالگیت مبارک
طهوراطهورا، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره

سربازان کوچولو

داستان های طاها کوچولو

- محمد طاها رفته بود بالای اپن و  مثل کسی که شمشیر داشته باشه دستش رو هی تکان می داد و می گفت : من سرباز رضام. قربونت بشم امام غریب تو که محمد طاها را اهلی کردی منو هم اهلی خودت کن. - عباس آقا به من گفت: فردا زنگ بزن برات کباب بیارن ( در راستای تقویت مادر و فرزند) بعد به طاها گفت . محمد طاها هم خیلی با اعتماد و جدی گفت : باشه ، شمارش رو برام بنویس.   ...
17 دی 1392

سفر به کیش

- سال 92 پر بود از سفر و آخریش ( البته بدون در نظر گرفتن مشهد ) کیش بود.برنامه مون بعد ار بحث وبررسی آقایون با هم این شد که با ماشین برویم بندر چارک و از آنجا با لنج برویم کیش. - همسفر این بار ما خانواده آقای رمازی بودند که از خیلی وقت بود می خواستیم باهم جایی برویم که دست نمی داد تا این دفعه که قسمت شد. اونها دو تا فرزند داشتند صدرای 6 ساله  و ساراکه 1.5سال داشت. و این دو فرزند داشتن و از همه مهم تر دختر بودن بچه دوم خیلی روی طاها تاثیر داشت و اون که تا قبلش هر وقت حرف یه خواهر یا بردار دیگه میشد موافق نبود . انگار آماده می شد تا دو بچه بودن رو دوست داشته باشه و بدجوری سارا رو پسند کرده بود - طاها که همیشه توی سفر...
15 شهريور 1392